داستان فرانکنشتاین -که در تئاتر و سینما جاودانه شده است- با نامهنگاری کاپیتان رابرت والتِن، یکی از جویندگان قطب شمال، طرحریزی میشود، کسی که پس از نجات دانشمند غمزده از زمینهای بایر قطبی، شروع به نگارش داستان فوقالعادهاش میکند.
خوشههای خشم حاصل سلسله مقالههایی است دربارهی کارگران مهاجر کالیفرنیا با عنوان کولیهای برزگر که اشتاینبک در روزنامهی سان فرانسیکو از 5 تا 12 اکتبر 1936 نوشت.
این کتاب دربارهی مغازهایست پر از انواع لوازمی که میشود با آنها خودکشی کرد. زمان و مکانی که داستان در آن اتفاق میافتد مشخص نیست، اما در هر صورت جاییست که اخبار فاجعهباری دارد، هوایش آلوده و ساکنانش افسردهاند.
کم پیش میآید یک نویسنده بتواند کتابخوانها را در سطوح مختلف و با دانش گوناگون راضی نگه دارد یا دستکم سر یک میز بنشاند، اما هاروکی موراکامی این کار را میکند.