در 4 جولای 1862، یکی از اساتید خجالتی رشتهی ریاضیاتِ علاقهمند به معما و بذلهگویی در دانشگاه آکسفورد، به نام چارلز دادسِن، سه دختر هنری لیدل، رئیس کلیسای مسیحی، را سوار قایق کرد و پنج مایل در رودخانهی ثامس تا گادِستو پارو زد. دادسِن طی مسیر، برای سرگرمکردن همسفرانش، که دختر 10 سالهای به نام آلیس نیز در میانشان بود و از قضا دادسِن را به طرز عجیبی شیفتهی خودش کرده بود، داستانی با عنوان «ماجراجوییها در زیر زمین» سرهم کرد که دربارهی دختر جوان کسلی بود که او نیز نامش آلیس بود. بازی با کلمات، چیستانهای منطقی، هزلیات و معما: دادسِن گل کاشت و دخترها مسحور جهان رویاییای شدند که او خودش آن را ساخته بود. گفتهاند که در زمان سفر هوا «ابری و گرفته» بود، اما آنها که سوار قایق بودند از آن به عنوان «بعد از ظهر طلایی» یاد میکردند.
این قصهی شناختهشده سرآغاز شاید بزرگترین و چه بسا تأثیرگذارترین و بهیقین پرآوازهترین و جهانیترین داستانهای دوران انگلستان ویکتوریایی شد، کتابی که میان حکایتی چرت و پرت و لطیفهای پیچیده در رفت و آمد است. درست سه سال بعد، نسخهی بسطیافته، بازبینیشده و تغییرنامدادهی ماجراجوییهای آلیس در سرزمین عجایب، که اکنون آن را به اسم مستعار لوییس کرول منتسب میکنند، یعنی آلیس در سرزمین عجایب (عنوان پرطرفدارترش)، تبدیل به هیاهوی مطبوعاتی کریسمس 1865 شد. میگویند در میان نخستین خوانندگان مشتاق آلیس یکی ملکه ویکتوریا بود و دیگری اسکار وایلد جوان. در پی آن جلد دومی دربارهی آلیس (آن سوی آینه) در 1871 منتشر شد. این دو کتاب کوتاه در کنار هم (سرزمین عجایب فقط 28000 کلمه بود) به یکی از همگانیترین و محبوبترین آثار اصیل انگلیسی تبدیل شدند.

سِرّ جادوی کرول چیست؟ هر کسی پاسخ خودش را دارد، اما میخواهم سه عنصر حیاتیِ افسون آلیس را روشن کنم. نخست و روشنتر از همه، این کتاب ماجرایی است دربارهی بچهای واقعاً بدخلق که بهراستی مناسب بچهها نیست، و در عین حال به فکر و خیالهای دوران بچگی میپردازد. (من کیام؟ پرسشی است که آلیس بارها با آن خود را میآزارد.) دوم، دارای جهان ناواقعی رویاگونی است که با برخی از جذابترین شخصیتهای ادبیات انگلیسی پر شده است. خرگوش سفید، کلاهدوز دیوانه، لاکپشت قلابی، گربهی چشایر و شاه و ملکهی قلبها حافظهپسندترین فهرست بازیگرانی است که هر خوانندهای میتواند شخصیت مورد علاقهاش را از میان آن پیدا کند. سوم، کرول صاحب نبوغی خودانگیخته برای آفریدن درخشانترین چرت و پرتگوییها و دیالوگهای دیوانهوار نشاطآور است. تکتک جملههای آن را همیشه میتوان نقل کرد («کتاب به چه کار میآید اگر تصویر و گفتوگو نداشته باشد؟»).
میگویند در میان نخستین خوانندگان مشتاق آلیس یکی ملکه ویکتوریا بود و دیگری اسکار وایلد جوان.
در کنار افسونگری نثر کرول، هر دو مجلد آلیس حاوی ترانهها و شعرهای متعدد است، بسیاری از آنها هزلیات اصیل و محبوب دوران ویکتوریایی است، که به فرهنگ عامه راه پیدا کردهاند، چنانکه خود آلیس: تو پیری، پدر ویلیام؛ رقص خرچنگی؛ سوپ خوشگل؛ فیل دریایی و نجار و آهنگ شاه سفید.
سخن آخر اینکه اکنون برای خوانندهی سدهی 21 تقریباً واجب است یادش باشد که این کتابها پیشافرویدیاند، آغشته به معصومیتی نامعمول و لکهدارشده که خوداستنطاقگریهایشان ابتذال آزاردیدهی روانکاوی را نیز زنده میکند.
این متن ترجمهای است از متن منتشرشدهای در گاردین.
کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» با ترجمهی زویا پیرزاد در نشر مرکز چاپ و توزیع شده است.
