آدمی میداند که برای پیرشدن و مردن به دنیا میآید. این آگاهی، در کنار زبان، همان چیزی است که ما را از گونههای دیگر جدا میسازد. اما، تا سدهی هجدهم، حتی ارسطو که دربارهی بیشتر چیزها نظرپردازی کرده بود، نیز امکان انقراض را به طور واقعی در نظر نگرفته بود.
این نکته بیش از اندازه شگفتانگیز است زیرا «پایان جهان» درونمایهای سرنمونی به همراه برچسبی پرطنین-یعنی آخرتشناسی- است که در فرهنگ عامیانه به سناریوهای بسیاری دربارهی روز رستاخیز دامن زده است، از گرمایش جهانی گرفته تا جنگ سوم جهانی. اکنون شهروندان سدهی بیستم با فهرستی فزاینده از نفرینهایی که بسا در آینده دامنگیرشان شود مواجهاند.
کتاب الیزابت کلبرت، انقراض ششم: تاریخی غیرطبیعی، نه تنها بیانی فوقالعاده خردمندانه از چنین ژانری است بلکه بهزیبایی سامان گرفته و سرگرمکننده است. کتاب او، که دنبالهی گزارش او از گرمایش جهانی به نام یادداشتهای میدانی از یک فاجعه (2006) است، پیشاپیش چهرهی یک اثر کلاسیکِ معاصر به خود گرفته است، و نقطهی آغاز بیمانندی برای این مجموعهی جدید از آثار غیر داستانی برجسته در زبان انگلیسی است.
اکنون شهروندان سدهی بیستم با فهرستی فزاینده از نفرینهایی که بسا در آینده دامنگیرشان شود مواجهاند.
کلبرت در سرآغاز پژوهشاش دربارهی آیندهی کرهی خاکی، گفتهای از زیستشناس بزرگ، ایاو ویلسون، نقل میکند: «اگر خطری در مسیر انسان وجود داشته باشد، این خطر در نجات گونهی بشری نیست بلکه در تحقق واپسین ریشخندِ تکاملِ انداموار است: یعنی لحظهای که ذهن بشر به خودشناسی دست یافت، زندگی زیباترین آفریدههایش را نفرین کرد» . این هشدار حال و هوای 13 فصل پژوهش وی را پیریزی میکند، که میتوان آن را یک گزارش معاصرِ عاجل از «انقراض ششم» نامید.
دورنمای کلبرت هم تحسینبرانگیز هم وحشتآور، اما بهغایت گیراست، و این را میتوانید از کتابی که با این مقدمه آغاز میشود که «ما همه نفرین شدهایم» انتظار داشته باشید. او به ما میگوید که طی نیم میلیارد سال گذشته پنج انقراض بزرگ بر روی زمین رخ داده است، زمانی که «سیارهی ما چنان تغییر ناگهانی و خشنی به خود دید که گوناگونی حیات از بین رفت».
کلبرت یادآور میشود که سرگذشت این رویدادهای فاجعهبار درست زمانی مورد توجه دوباره قرار میگیرد که بشریت درمییابد که در آستانهی رقمزدن فاجعهی دیگری است. دور از انتظار نیست که او پی میبرد که، در این سدهی پساهزاری، دانشمندان مشغول رصد انقراض بزرگ بعدیاند، انقراضی که شاید بزرگترین ویرانی از زمان برخورد سیارکی باشد که آثار دایناسورها را از صفحهی زمین پاک کرد. با این تفاوت که: این بلیهی قریبالوقوع ما هستیم.
یکی از دغدغههای نویسنده این است که خوانندگان تازهواردِ تاریخ انقراضهای بزرگ را آموزش دهد. کلبرت تعلیم میدهد که در حالی که این مفهوم «چه بسا نخستین ایدهی علمیای باشد که کودکان» زمانی که با دایناسورهای پلاستیکیشان بازی میکنند با آن آشنا میشوند، در واقع ایدهای کمابیش متأخر است که به فرانسهی عصر روشنگری باز میگردد.

فرانسهی دوران انقلاب حقوق انسان را بالا نشاند. اما هیچگاه به بازشناسی حقیقتِ انقراضهای آینده نرسید: اینکه هوموسِیپیِنها خود مسألهاند، نه راهحل مسأله. کلبرت با اشاره به فاجعههای قریبالوقوع بعدی و همراه با لذتی شوم، نتایج پژوهشاش را بازگو میکند: او طی سفر پرماجرایش در دل جهان طبیعت و نابودیاش به دست انسان، اعلام میکند که، «یکسوم تمام صخرههای مرجانی، یکسوم تمام نرمتنان آبشیرین، یکسوم تمام کوسهها و سفرهماهیها، یکچهارم تمام پستاندارن، یکپنجم تمام خزندگان، و یکششم تمام پرندگان به دست فراموشی سپرده شدهاند» . کیفرخواست کلبرت علیه بشریت سختگیرانه و متقاعدکننده است: «این خسارتها همهجا اتفاق میافتند: در اقیانوس آرام جنوبی، در اقیانوس اطلس شمالی، در قطب شمال و در ساحل آفریقا، در دریاچهها و جزیرهها، بر قلهی کوهها و در درهها».
خوانندگان انقراض ششم نمیتوانند از این نتیجهگیری بگریزند که ما بهراستی خویشتن را بر لبهی یک فاجعهی عظیم احساس میکنیم، فاجعهای که عاملاش شیئی غیرزنده (مثلاً یک سیارک) یا نیرویی ژئوفیزیکی (مثلاً فاجعهی گرمایش بیسابقهی زمین در 250 میلیون سال پیش) نیست، بلکه موجودی جاندار است: خود ما. شاید هوموسِیپیِنها از کامیابی درخشانشان بر روی زمین حظ برده باشند اما این کامیابی به قیمت عموم سایر گونهها خرج برداشت.
روایت انقراض ششم در اتاقی بدون پنجره، در موسسهی تحقیقات حفظ منابع طبیعی در کالیفرنیا تمام میشود، جایی که به باغوحش منجمد، بزرگترین مجموعهی گونههای یخزده در جهان، شناخته میشود. کلبرت میگوید، این پایان ممکن است همان ریسمان باریکی باشد که حیات آینده بر روی زمین آویزان از آن است. که میداند؟ او واپسین پیامش را با نقل قولی از بومشناس دانشگاه استنفورد، پاول آر ارلیش، مؤکد میکند: «بشریت، با به انقراضکشاندن سایر گونهها، گویی همانند کسی است که بر شاخه نشسته است و بن میبرد». اینگونه به ما هشدار داده میشود.
کتاب انقراض ششم: تاریخ غیرطبیعی با همت نشر ثالث و نشر ققنوس در کشورمان چاپ و توزیع شده است.