در پیامد غیرمنتظرهای که احتمالاً مایهی خوشحالی خود شکسپیر نیز بود، او به همان اندازه که شاعر ملی بریتانیاست، شاعر ملی آمریکا نیز هست. در آمریکا، او یک نماد است؛ در بریتانیا، در مواقع بحرانی شعر و نمایشنامههای او میتواند به عنوان معیار مورد استفاده قرار بگیرد. بدون شک در «مصیبت همگانی»ای (کلمات خود شکسپیر) که در انتخابات سال 2016 پیش آمد، بسیاری از آمریکاییها در پریشانی خود به شکسپیر پناه بردند. هنگامی که در میانۀ فاسدترین کمپین انتخاباتی در طول تاریخ، پروفسور استیون گرینبلت، نویسندهی کتاب پرفروش اراده در جهان، یادداشتی در روزنامهی نیویورک تایمز به عنوان «شکسپیر انتخابات 2016 را توضیح میدهد» منتشر کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
اثر گرینبلت برانگیزاننده، دلسوز و همراه شرایط امروز بود. او اینگونه آغاز میکند که «اوایل دههی پنجاه میلادی، شکسپیر تصمیم به نوشتن نمایشنامهای گرفت که به مشکلی اشاره میکرد: چگونه ممکن است جامعهای بهسامان به جایی برسد که به وسیلهی یک دیوانه اداره شود؟» بعد از یک کاوش کنایهآمیز دربارهی ریچارد سوم، او نتیجه میگیرد که «کلمات شکسپیر قدرت فوقالعادهای در گذشتن از زمان و مکان خود و برقراری ارتباط مستقیم با ما دارند. ما همیشه در لحظات سرگشتگی و خطر برای یافتن بنیادیترین حقایق انسانی سراغ او رفتهایم. اکنون نیز همین گونه است. گمان نکنید که ممکن نیست این اتفاق بیفتد، و ساکت نمانید و رأی خود را هدر ندهید.»
مقالهی گرینبلت یکشبه بیش از پانصد هزار بار به اشتراک گذاشته شد. در حالی که انتخابات آمریکا از کنترل و انتظار خارج میشد، سبک «شکسپیری» تبدیل به امری تسلی بخش برای دموکراتهای آمریکایی سردرگم شد. این یک تکیه کلام بود که به سرعت تبدیل به یک شوخی زبانی کوچک شد، شوخیای که برگرفته از سنت قدیمی تقدیس کار و زندگی شکسپیر این بار به دست دنیای نو بود.
حال گرینبلت، با وجود اینکه اخطار داده شده بود، و بعد از گذشتن دو سال وحشت و تعلیق که با جدایی اجباری خانوادههای مهاجر به ذلت ناخوشایندی انجامید، به پرسش آزارندهای که هنوز با آن درگیریم میپردازد: چطور ممکن است کشوری کامل به دست یک دیوانه، یک رهبر حقیقتاً افتضاح و عوامفریب بیفتد؟
در حالی که انتخابات آمریکا از کنترل و انتظار خارج میشد، سبک «شکسپیری» تبدیل به امری تسلی بخش برای دموکراتهای آمریکایی سردرگم شد.
جبار پاسخ گرینبلت به این پرسش است، یک تمرین بلاغی بسیار سرگرمکننده به همراه نشانههای شیطانی وحشت. گرینبلت به عنوان کسی که تمام عمرش را به تحقیق دربارهی شکسپیر گذرانده، به مجموعه آثار شکسپیر مراجعه کرد تا اصول ستمگری را بر اساس نمایشنامههای شکسپیر و بعضی از مهمترین شیاطین آنها بنا کند: از ریچارد سوم تا مکبث، کوریولانوس، ژولیوس سزار و شاه لیر، و از راه تأمل در خودشیفتگی، بیکفایتی، بدجنسی، بدبینی، حماقت و فساد آنها.
روش گرینبلت حیلهگری به تقلید از پولونیوس است. او «به کمک گمراهی راه فرار را پیدا میکند،» یک ادای احترام به شکسپیر برای اینکه در روایتهایش از قدرت، انحرافی استراتژیک را با مهارت شرح داده است. برای مثال، شما بیهوده انتظار محکومیت کامل دانلد ترامپ را میکشید. با این وجود، شرارت چهلوپنجمین رئیسجمهور آمریکا در تمام این تحقیقِ ظریف و عمیق، کاملاً مطلق و مشخص است.
تحلیل گرینبلت از قدرت از بیکفایتیهای سیاستهای حزب به سمت بهرهبرداریهای منفعتطلبانه از پوپولیسم و از آن به سمت ذهن جبار حرکت میکند – یک تحلیل فوقالعاده از شورش جک کید در هنری ششم، نمایشنامهای که برای «به عنوان اولین اقدام، بیایید تمام وکلا را بکشیم» معروف است.
در کل شخصیتهای شرور شکسپیر از ترامپ لوده، تنبل، خودشیفته و فریبندهتر هستند، اما به اندازۀ او خبیثاند. گرینبلت همچنان نسبت به «شرایطی» که یک رهبر ضعیف و بیکفایت را حمایت میکنند بسیار حساس است. او به عنوان استاد دانشگاه هاروارد و عضو برجستۀ نخبگان لیبرال آمریکا احتمالاً از فتنۀ ترامپ بهحدی وحشتزده است که نمیتواند جنبۀ بامزۀ آن که، به عنوان مثال، در آتش و خشم مایکل ولف به تصویر کشیده شده را ببیند. او «اندکی کمدی در به قدرت رسیدن جبار» را قبول میکند، اما این فکر امیدبخش را توسعه نمیدهد.
در کل شخصیتهای شرور شکسپیر از ترامپ لوده، تنبل، خودشیفته و فریبندهتر هستند، اما به اندازۀ او خبیثاند.
او در نهایت بحث را ناامیدانه با این اعتراف تمام میکند که از اولین باری که در نیویورک تایمز اعتراض کرده است «انگار یک قرن گذشته». با وجود تعداد زیاد دموکراتهای آمریکایی، او تنها میتواند امیدوار باشد که چرخ تاریخ، همانطور که انتظار میرود، کمی آسودگی خاطر فراهم کند. تا زمانی که این کابوس به پایان برسد، باید به خود یادآوری کنیم که یک پادزهر تسلیبخش برای ترامپیسم میتواند مراجعۀ مرتب به نمایشنامههای شکسپیر باشد، که همانگونه که ادگار در شاه لیر میگوید به ما میآموزد که «تا زمانی که میتوانیم بگوییم «این بدترین است» بدترین هنوز پیش نیامده است.»
کتاب جبار: شکسپیر و سیاست با ترجمهی آبتین گلکار در نشر همان منتشر و توزیع شده است.

این متن ترجمهای است از نوشتهای در سایت گاردین.